گروه جهاد و مقاومت مشرق – نه از «مین» و دم و دستگاه آن سر رشتهای داشته و نه اصلا فکرش را میکرده که شاید روزی مهمترین سکانس زندگیاش در خطرناکترین میدان جنگ یعنی «میدان مین» رقم بخورد. تجربه فعالیتیاش در کردستان و سیستان و بلوچستان اما، پایش را به گروه «
تخریب» باز و او را یکی از اعضای گروه نه نفره آنها و یک «تخریبچی» میکند. چیزی نمیگذرد که با انواع مینها، میدانها، موانع و تاکتیکها آشنا شده و در چند سانتیمتری خطر، کاشتههای مرگ را در «میدان مین» برداشت و خنثی میکند. او اما با مینهای «گوجه ای، والمری، ضدتانک»، سیم خاردارهای «فرشی، حلقوی، کفشکی، پومر» و «سیم چین، سرنیزه، سیخک، شب نما و نوار علامت گذاری» رفاقتی دیرینه دارد. «مرتضی علیجانی رهنانی» که کارش در گروه تخریب را از همان روزهای اول رفتنش به جنوب یعنی سال ۶۰ آغاز کرده؛ در عملیات بیت المقدس به فرماندهی این گروه منصوب میشود. او که در طول سال های حضورش در جنگ، شاهد معابر زیادی بوده داستانها و روایتهای شنیدنی از خاطرات گروه تخریب به خصوص در شبهای عملیات دارد. همزمانی گفتوگوی ما با علیجانی و ماه رمضان باعث شد به سراغ عملیات رمضان رفته و پای خاطرات او از شناسایی این منطقه عملیاتی بنشینیم.
مبارزه را کی و از کجا شروع کردید؟ سال ۵۹ بود، مدتی بود عشق منطقه و سپاه به سرم زده بود. آن موقع هم هنوز جنگ شروع نشده بود. فقط روایتی همسرانه از نخستین شهید مجلس+عکس...
ادامه مطلبما را در سایت روایتی همسرانه از نخستین شهید مجلس+عکس دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mabarnoor بازدید : 150 تاريخ : دوشنبه 4 دی 1396 ساعت: 0:15